قرون وسطا
دوره ی قرون وسطا حدود هزار سال از تاریخ اروپا، یعنی از سال 500 تا 1500 میلادی را در بر می گیرد.
دوره ی قرون وسطا پس از انقراض روم غربی به دست اقوام مهاجم و تصرف رم شروع شد. اقوام ژرمن، مجار، فرانک و مانند آن ها طی چند قرن تهاجم تقریباً سراسر اروپا را به تصرف خود درآوردند و پس از برجای گذاشتن ویرانی های بسیار به روستانشینی و زندگی در قلعه روی آوردند. در نتیجه این حملات بسیاری از دستاوردهای تمدنی مانند شهرنشینی، تجارت و مراکز علم و آموزش به دست فراموشی سپرده شد.
در قرون وسطا بر اروپا نظام فئودالی (فئودال یعنی ارباب و مالک) حاکم بود. هر فئودال دارای املاک بسیار زیادی بود که گاهی یک ولایت بزرگ را در بر می گرفت. در این املاک بزرگ مزرعه، شکارگاه، رودخانه، جنگل و روستا با هم وجود داشت. لذا از نظر تهیه ی مایحتاج خود کاملاً خودکفا به شمار می آمد.
فئودال ها باهم جمع می شدند و از میان خود یک نفر را به عنوان فئودال اعظم برمی گزیدند و این همان پادشاه بود.
در دوره ی قرون وسطا مشهورترین قشر جامعه شوالیه ها بودند. کلمه ی شوالیه به معنی نجیب زاده ی سوارکار است. اینان اشراف زادگان قرون وسطایی بودند که تمام عمر خود را صرف جنگ جویی می کردند.
در قرون وسطا مدرسه رفتن و درس خواندن وجود نداشت. تنها کسانی که می خواستند کشیش بشوند از نوجوانی به کلیسا وارد می شدند و علوم دینی می آموختند.
کشیش ها مدتی از عمر خود را در مکان هایی جدا از جامعه به نام « دَیر » به درس خواندن می گذراندند. در این حالت به آنها « راهب » می گفتند.
کشیش های ساکن در کلیساهای ملک یک فئودال از کشیش عالی رتبه که « اُسقف» نامیده می شد تبعیت می کردند. اُسقف ها نیز از یک اُسقف عالی رتبه که « سراُسقف » نامیده می شد تبعیت می کردند.
سراُسقف بر تمامی کلیساهای یک کشور نظارت داشت و خود از جانب عالی ترین و بالاترین مقام مسیحی که پاپ نامیده می شد، منصوب می گردید و از او پیروی می کرد.
پاپ که پیشوای همه ی مسیحیان قلمداد می شد، تمامی کلیساهای اروپا را زیر فرمان خود می دانست به همین دلیل مقام او از پادشاهان اروپایی بالاتر به شمار می آمد.
دوره قرون وسطا در آغاز قرن شانزدهم با آغاز رنسانس در اروپا خاتمه یافت.
محرم سعیدی